داداپ با داداپ حقتو داد بزن داداپ
خدمات حقوقی داداپ

تفاوت اعتراض ثالث و اعتراض ثالث اجرایی

  0
 4456

اعتراض نسبت به حکم دادگاه فقط مختص به طرفین دعوا نبوده و به همین جهت شخص ثالثی که در جریان رسیدگی حضور نداشته اما بر اثر حکم صادره به حقوقش خلل وارد شده نیز می تواند نسبت به حکم معترض باشد. معترض ثالث یا اصلی است و یا طاری. در این یادداشت به اقسام اعتراض ثالث می پردازیم.

تفاوت اعتراض ثالث و ثالث اجرایی

اعتراض شخص ثالث

اصل بر این است که آرای دادگاه ها اثر نسبی داشته و تنها در خصوص طرفین دعوا موثر می باشد مگر اینکه به حقوق ثالثی لطمه وارد کند . قانون آیین دادرسی مدنی ، اعتراض اشخاص ثالث به حکمی که در دادگاه صادر شده است را مجاز دانسته است. براساس ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی : اگر در خصوص دعوایی رأیی صادره شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رأی شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، می‌تواند نسبت به آن رأی اعتراض نماید. بنابراین فرد ثالثی که در جریان رسیدگی نبوده است تحت شرایطی می تواند به دعوای مطروحه وارد شده و نسبت به رأی صادر شده در خصوص آن دعوا اعتراض نماید. در ادامه در ماده 418 همان قانون ، بیان شده است که شخص ثالث حق دارد به هر گونه رأی صادره از دادگاههای عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض نماید ولی در خصوص اینکه در چه فرجه زمانی می تواند اعتراض خود را مطرح نماید سخنی در قانون به میان نیامده است زیرا ثالث در جلسات دادگاه حاضر نمی شود بعلاوه رأی نیز به او ابلاغ نمی شود تا بتواند از رأی صادره مطلع شود.
نکته1: ثالث باید در دعوای مطروحه ذی نفع بوده و رأی صادره مخل حقوقش شده باشد.
نکته2: اعتراض ثالث بر اجرای حکم، اثر تعلیقی ندارد به این معنا که با اعتراض ثالث اجرای حکم متوقف نمی شود مگر تحت شرایط مقرر در ماده 424 آیین دادرسی مدنی.
نکته3: با توجه به اینکه  صدور حکم محکومیت کیفری مستلزم اثبات وقوع بزه از ناحیه محکوم‌علیه است؛ بنابراین، اعتراض شخص ثالث در این احکام جایگاه قانونی و عرفی ندارد.

اقسام اعتراض ثالث 

 براساس ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است:
الف- اعتراض اصلی عبارتست از اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد.
ب- اعتراض طاری (غیر اصلی) عبارتست از اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که سابقاً در یک دادگاه صادر شده و طرف دیگر برای اثبات مدعای خود، در اثنای دادرسی آن رأی را ابراز نموده است.
براساس ماده فوق الذکر اعتراض ثالث یا اصلی است یا طاری، اعتراض ثالث اصلی در صورتی است که حکمی صادر شود و بر اثر آن به حقوق شخص ثالث خلل وارد کند و به همین منظور ثالثی که از حکم مطلع شده است برای دفاع از حقش به عنوان ذی نفع وارد دعوا شده و معترض حکم صادر شده می شود. به عنوان مثال، دعوایی در خصوص انتقال زمینی بین دو شخص مطرح بوده است و حکم نیز در خصوص آن صادر شده است اما در واقع ثالث مالک آن زمین بوده است. 
نکته: اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رأی مورد اعتراض باشد. این دادخواست به دادگاهی تقدیم می‌شود که رأی قطعی معترض عنه را صادر کرده است. ترتیب دادرسی مانند دادرسی نخستین خواهد بود.
اما اعتراض ثالث طاری، در صورتی است که سابقاً دعوایی بین دو شخص مطرح بوده و رسیدگی نسبت به آن صورت گرفته و در نهایت منتهی به صدور رأی شده است و یکی از این اشخاص دعوای مطروحه در دعوای جدیدی که مطرح می کند ، به آن حکم استناد می کند . در این شرایط ، طرف دیگر دعوای ثانی(کنونی) که در دعوای اول حضور نداشته ثالث محسوب می شود و می تواند به آن اعتراض کند.
نکته: اعتراض طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است بدون تقدیم دادخواست به عمل خواهد امد، ولی اگر درجه دادگاه پایین تر از دادگاهی باشد که رأی معترض عنه را صادر کرده، معترض دادخواست خود را به دادگاهی که رأی را صادر کرده است تقدیم می نماید و موافق اصول، در آن دادگاه رسیدگی خواهد شد.
نکته: در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که درخصوص اعتراض یاد شده صادر می‌شود موثر در اصل دعوا خواهد بود، تا حصول نتیجه اعتراض، رسیدگی به دعوا را به تاخیر می اندازد. در غیر این صورت به دعوای اصلی رسیدگی کرده رأی می دهد و اگر رسیدگی به اعتراض برابر ماده با دادگاه دیگری باشد به مدت بیست روز به اعتراض کننده مهلت داده می‌شود که دادخواست خود را به دادگاه مربوط تقدیم نماید.
چنانچه در مهلت مقرر اقدام نکند دادگاه رسیدگی به دعوا را ادامه خواهد داد.

آثار اعتراض ثالث

اصل بر این است که اعتراض ثالث سبب توقف اجرای حکم نمی شود. اما اگر ثابت شود که جبران ضرر و زیان ممکن نیست و همچنین اینکه ثالث تأمین مناسب بسپارد در این شرایط اجرای حکم متوقف می شود. قانون آیین دادرسی مدنی در ماده 424 به این مسئله اشاره کرده است براساس این ماده: اعتراض ثالث موجب تاخیر اجرای حکم قطعی نمی‌باشد. در مواردی که جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض ثالث به درخواست معترض ثالث پس از اخذ تأمین مناسب قرار تأخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر می کند.

دعوای اعتراض ثالث اجرایی چیست؟

دعوای اعتراض ثالث اجرایی چیست؟

دعوای ثالث اجرایی همانگونه که عنوان آن مشخص می باشد مربوط به مرحله اجرای حکم است به این معنا که ثالث برخلاف اعتراض ثالث اصلی به حکم صادره معترض نمی باشد بلکه  نسبت به توقیف مال منقول یا غیرمنقولش که در نتیجه صدور حکم توقیف شده است معترض می باشد. براساس ماده 144 قانون اجرای احکام مدنی: هرگاه نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده، شخص ثالث اظهار حقی نماید اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است، توقیف رفع می‌ شود در غیر این صورت عملیات اجرایی تعقیب می‌ گردد و مدعی حق برای جلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود می‌تواند به دادگاه شکایت کند.
نکته: توقف عملیات اجرایی و به دنبال آن توقیف  مال شخص ثالث در صورتی مقدور است که تاریخ سند یا حکم مورد استناد وی مقدم توقیف باشد.

همچنین براساس ماده ١۴٧ قانون اجرای احکام مدنی: شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی می‌ شود. مفاد ‌شکایت به طرفین ابلاغ می‌ شود و دادگاه به دلائل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می‌ کند و در صورتی که ‌دلائل شکایت را قوی یافت قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می‌ نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول ‌باشد دادگاه می‌ تواند با اخذ تأمین مناسب دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد.
نکته: شخص ثالث حتی پس از فروش مال توقیف شده نیز می تواند به عنوان ثالث اجرایی اعتراض نماید.
نکته:دعوای اعتراض ثالث اجرایی مالی می باشد.
نکته: در اعتراض ثالث اجرایی، شخص ثالث در جریان رسیدگی به دعوا ، حضور نداشته و از حکمی که دادگاه صادر نموده و نتیجه آن توقیف اموال وی بوده ، مطلع نشده است تا بتواند سایر انواع دعاوی اعتراض ثالث را اقامه نماید .
نکته: ثالث اجرایی باید خود را محق بداند و بتواند با ارائه سند رسمی یا عادی حق تضییع شده اش را به اثبات برساند.

تفاوت اعتراض ثالث و اعتراض ثالث اجرایی

تفاوت اعتراض ثالث و اعتراض ثالث اجرایی شامل موارد ذیل است:

  1. اعتراض ثالث مربوط به مرحله قبل از اجرای حکم می باشد مگر اینکه ثابت شود حقی که اساس اعتراض است ساقط نشده است، در صورتی که اعتراض ثالث اجرایی مربوط به مرحله اجرای حکم می باشد. ماده422 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 144 قانون اجرای احکام مدنی به این تفاوت پرداخته اند. براساس ماده 422 قانون آیین دادرسی مدنی: اعتراض شخص ثالث قبل از اجرای حکم مورد اعتراض، قابل طرح است و بعد از اجرای آن در صورتی می توان اعتراض نمود که ثابت شود حقوقی که اساس و مأخذ اعتراض است به جهتی از جهات قانونی ساقط نشده باشد.
  2.  دعوای اعتراض ثالث اصلی، مستلزم تقدیم دادخواست بوده، اما اعتراض ثالث اجرایی، بدون تقدیم دادخواست، قابل رسیدگی می باشد.
  3.  اعتراض ثالث اصلی، مستلزم پرداخت هزینه دادرسی بوده، اما رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی، منوط به پرداخت هزینه دادرسی نیست.
  4.  اعتراض ثالث اصلی،  مانع از اجرای حکم نیست در حالی که اعتراض ثالث اجرایی در صورتی که ادعای شخص ثالث، مستند به سند رسمی یا حکم قطعی باشد، مانع از اجرای حکم است.
  5.  مرجع رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث اصلی، دادگاه صادرکننده حکم می باشد، اما رسیدگی به اعتراض ثالث اجرایی، در دادگاه اجرا کننده حکم، انجام می پذیرد.

نکته: اگر حق ثالث پس از اجرای رأی ساقط شده باشد چون ذی نفع نبوده و اساساً حقی وجود ندارد که نسبت به آن معترض باشد در این صورت نمی تواند به عنوان ثالث معترض حکم صادر شده باشد.

سخن پایانی
اعتراض ثالث از جمله طرق فوق العاده اعتراض به حکم می باشد و به این واسطه شخصی که در جریان رسیدگی نبوده است و حقش مورد تجاوز قرار گرفته است می تواند نسبت به حکم صادر شده اعتراض نماید همچنین اگر شخص ثالث نسبت به حکمی معترض نباشد اما در نتیجه حکم صادره مالش توقیف شده باشد نیز می تواند نسبت به اجرای حکم اعتراض نماید.
 

اشتراک :
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
امتیاز:
captcha